ناتانناتان، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 1 روز سن داره

مامی ناتان

عکسهای ..........

1392/10/1 17:42
نویسنده : بیتا
1,484 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

 

 

 

 

دلگیرم از دردکشیدنتاولین خواب توی بیمارستان پر از درددلت به این جعبه دستمالی که بیمارستان داده بود خوش بودمیله ای که همراه توشدههرچیزیبرای سرگرمیتساکمونو بستیم بریم خونه دیگه بسته مامان خوب شو

کناردرمنتظربابایی تا کارهای ترخیصو انجام بده

 

 

بیمارستانت تنم میلرزه وقتی از کنارش رد میشم

لحظات سخت دربیمارستان

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (15)

رویا
25 آبان 92 0:53
سلام بتی جونم وای چی کشیده ناتان جون تو این مدت الهی خاله قربونش بشه انشالله هیچ موقعه مریض نشه تنش همیشه سالم باشه . بتی جونم مادر بودن در عین حال که شیرینه خیلی عذاب آور هم هست براتون آرزو دارم که تنتون همیشه سالم باشه هیچ چیزی به اندازه سلامتی مهم نیستش امیدوارم همیشه به شادی و خوشی زندگی کنید دور از غم و اندوره
بیتا
پاسخ
رویا جون حق با شماست مرسی از همدردیت دوست من
سارا مامان آرتین
26 آبان 92 1:30
بیتا جونم خدا بد نده چی شده؟؟؟ رمز لطفا
سارا مامان آرتین
26 آبان 92 17:48
وای خدای من ... الهی بگردم واسه ناتان کوچولوی خودم و مامانش که چی بهشون گذشته ایشالا مریضی همیشه از نی نی هامون دور باشه بووووووووووووووووووووووووس آمین سارا جون
saeedeh
1 آذر 92 20:17
امیدوارم هیچ مادری بیماری فرزندشو نبینه! و هیچ وقت این روزای سخت واست تکرار نشه بیتا جان. خدا گاهی وقت ها امتحان های سخت سخت می گیره از بنده هاش. خوبه که تو از آزمونش سربلند بیرون اومدی. سلامتی رو برای تو و ناتان و خانوادت آرزومندم عزیزم مرسی من هم روزهای خوب وپر از آرامش وسعادت برای شما ونی نی نازت آرزو میکنم در کنار آقای همسرتون
راحله
2 آذر 92 16:46
بیتا جونم عزیزم چی شده؟ نبینم ناراحت باشی؟ اگه دوست داشتی رمز بده راحله جون چیزی نیست گذشت هر چی بود اما به هر حال رمز برات میزارم دوستم
راحله
3 آذر 92 15:50
آخ الهی بمیرم واسش وای چی کشیدین شما بتی جونم؟واقعا چقدر سخته تحمل دیدن این صحنه که یه فرشته کوچولو به دستهای کوچیکش سرم باشه و روی تخت بیمارستان خوابیده باشه الهی که هیییچ پدر و مادری بیماری فرزندشون رو نبینن خدا نکنه راحله جون خدا شما رو واسه هورادی جونم حفظ کنه واقعا سخته از خدا میخوام هیچ مادری این روز ونبینه
مامان بردیا
8 آذر 92 12:07
سلام خوشحالم که برگشتین. به منم رمز بده حتما عزیزم
مامان بهار ، مهرنگار
27 آذر 92 0:36
انقده نگرانم. مامانی رمز من کووووو اگه رمز ندادی عیب نداره بیا پیغام بزار برام حالتون خوبه؟ برات فرستادم گلم ببخشید فکر کرده بودم فرستادم
مامان بهار،مهرنگار
2 دی 92 3:05
انشالله الان خوب باشه .ناتان مو طلایی دوست دارم و برات سلامتی و دل خوش از خدا خواهانم. مرسی دوست عزیز
مامان باربدجون
15 دی 92 2:05
الهی خاله قوبونش شه چی شده گلکم خیلی ناراحت شدم امیدوارم دیگه گذر گل پسرت به دکتر جماعت نیافته عزیزم من درکت میکنم الان یه هفته ایه که باربدم آنفلولانزا کرده واقعا بدترین لحظات زندگی یه مادر دیدن مریضی بچهشه انشاا... خدا همه بچه ها رو از بیماری دور نگه داره مخصوصا ناتان جونو مرسی دوست عزیزم الهی آمین انشاالله خدازودباربدجونو شفا بده
حدیث مامان آرش کمانگیر
2 بهمن 92 17:39
سلام بتی جون.من اولین باره که به وبتون سر زدم.ولی همینکه پسمل خشگلتو مریض دیدم خیلی ناراحت شدم.انشاا... که ناتان جون همیشه صحیح و سالم باشه.به وب ما هم سر بزن.اگه اشکالی نداره لینکت کنم.راستی لطفا منم رمز سلام به روی ماه شمادوست خوبم لطف کردید که به ماسرزدید ییخشیدکه پستم باعث ناراحتی شما شد مریضی پیش میادومیگذره مهم دوستانین که در لحظات سخت با نوشتهاشون بهت امیدودلداری میدن حتمابهتون سر میزنم خواهش میکنم شما لطف میکنید من هم لینکتون کردم با اجازتون
مامان بهار،مهرنگار
3 بهمن 92 1:17
عزیزم دلم تنگ شده .کجایی؟ قربون دل مهربونت من هم دلم برای شما ودخترچون ماهت تنگ شده هستیم همین دوروبرهاهستیم کمی تنبل شدم خخخخخ
پریسا نجفی
11 بهمن 92 23:03
سلام دوست عزیزم خوبی ؟ ازسایتت خیلی خوشم اومد به منم سربزن اومدم برای دوستای خوبم که مادری نمونه هستند وبلاگی زنانه درست کردم که باب کارشونه اگر دوست داشتی ما را هم قابل بدون . راستی منو توی سایت قشنگت لینک کن و بهم خبر بده تا منم تو را توی سایتم قرار بدم ببخش و ممنون
مامان مانلی
11 اسفند 92 15:46
آخی عزیزم خدا بد نده انشالله بهتر بشه گل پسری به ما دیگه سر نمیزنی کم پیدایی
مامان فاطمه
27 خرداد 93 18:21
ایشالا مریضی همیشههههههه از همه نینی هامون دور باشههه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مامی ناتان می باشد