بدون عنوان
پسرم از روزی که به دنیا آمدی وتو را به آغوشم دادن گویی که تمام زیباییهای دنیا را به دستان من سپردن
آن نگاههای معصومت مانند یاس سفید بود ومانند پرنیان لطیف.شاید من باتو دوباره متولد شدم
وتکانهای دست وپای کوچکت انگار یک بار دیگر بزرگی پروردگارم را به رخم میکشید که چه قادر است آن خالق توانای من
بزرگ مرد کوچک من با سلامتیت به من آرامش وباگرمای وجودت به من خوشبختی ببخش
مینویسم تا بماند برای تو ای تنها دلیل بودنم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی